جز خیل اشک و آه سپاهی به ما نداد

با این وجود فرصت آهی به ما نداد

 

ما را مقرّبان حریمش حساب کرد

جز درد و داغ منصب و جاهی به ما نداد

 

ما را برای عبرت خلق آفریده بود

از سجده غیر نامه‌سیاهی به ما نداد

 

ما مثل کوه سرکش و دربند مهر او

او جز ستیغ تیغ پناهی به ما نداد

 

دلخوش به رحمتیم که در پنج روز عمر

 مستی مجال هیچ گناهی به ما نداد

 

 

مستی مجال هیچ گناهی به ما نداد

پرم از خلوت یک باغ پس از شهریور

هلاک یک نفر آرایش لشکر نمی‌خواهد

  ,نداد ,مجال ,گناهی ,مهر ,ستیغ ,به ما ,ما نداد ,نداد   ,  ما ,   

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سپرده گذار بیسیم چی گرافیک اخذ مشاوره و صدور گواهی نامه ایزو مرجع رسمی مقالات لوازم آرایش آنچه بیشتر هستم. انتخاب برتر تلبین پایپ ایران معرفی وب سایت های پربازدید profetional mathematics